وقتی که یک مرد جوان بودم ؛به من گفتند تو آزادی،اما نبودم.من زمان داشتم،اما نمی دونستم.و من عشق داشتم،اما انو حس نمی کردم.سال ها گذشت تا به درک صحیحی از این سه برسم.واکنون در آخرین لحظات زندگیم،این درک رو به خوبیپیدا کردم:عشق،آزادی و زمان:تنها یک بار اتفاق میوفتند یکبار در هر زندگی و سوخت وانگیزه ای بودند که منو به جلو حرکت می دادند.و به خصوص عشق عزیزم
Ezio Auditore